sabametaliyer  guestbook (119) Sign guestbook

Browse Pages:< Previous 1 2 3 4 5 6 Next > 
sepehr00
13 years ago
ﺗﺎ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻧﺒﻮﺩﯾﻢ ﮐﺴﯽ، ﮐﺸﺖﻣﺎﺭﺍ ﻏﻢ ﺑﯽ ﻫﻢ ﻧﻔﺴﯽ ﺣﺎﻝ ﮐﻪﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺭ ﺷﺪﻧﺪ، ﺧﻔﺘﻪ ﺍﯾﻢ ﻭﻫﻤﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻧﺪ ﻗﺪﺭ ﺁﺋﯿﻨﻪ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﮐﻪﻫﺴﺖ، ﻧﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭﺷﮑﺴﺖ ********
eipak52
13 years ago
eipak52
13 years ago
sepehr00
13 years ago
دعا می کنم غرق باران شوی
چو بوی خوش یاس و ریحان شوی
چو یاران مهدی شمارش کنند
دعا می کنم جزء یاران شوی
(تشکر از آبشار)
دعا میکنم غرق باران شوی
چو بوی خوش یاس و ریحان شوی
دعا میکنم در زمستان عشق
بهاری ترین فصل ایمان شوی
sepehr00
13 years ago
———
امروز رفتم برات یه ساعت بخرم ولی هرچی گشتم
هیچ ساعتی به قشنگیه اون ساعتی که دیدمت پیدا نکردم !
sepehr00
13 years ago
بر درت می آمدم هر شب مرا وا میزدی / گفتمت نامهربانی دم ز حاشا میزدی / دیدمت یک شب به دریا خیره بودی تا سحر/ کاش دریای تو بودم دل به دریا میزدی.
sepehr00
13 years ago
———
تو را در عین دوری دوست دارم ٬ تو را با این صبوری دوست دارم
گل نرگس ٬ گل جاوید ایام ٬ تو را صد سالنوری دوست دارم . . .
———————————————
sepehr00
13 years ago
سلام خوبی
sabametaliyer
13 years ago
سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید، میگه پیاده میشی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم!
sepehr00
13 years ago
ﺁﻣﺪ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻭ ﻋﯿﺪ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ /ﻗﻔﻞ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺁﻥ ﮐﻠﯿﺪ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ ﺁﻣﺪﺭﻣﻀﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺩﻝ / ﻭ ﺁﻥ ﮐﺲ ﮐﻪﺩﻝ ﺁﻓﺮﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ . . . ﻋﺎﺯﻡ ﯾﮏﺳﻔﺮﻡ ، ﺳﻔﺮﯼ ﺩﻭﺭ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏﺳﻔﺮﯼ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻣﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ، ﻣﺪﺗﯽﻫﺴﺖ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭﺍﻣﯿﺪﻡ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ ﺍﻭﺳﺖ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﯿﺪﻥﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ ، ﻣﺎﻩ ﺑﺎﺭﺵ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺣﻤﺖﺍﻟﻬﯽ ﻣﺒﺎﺭﮎ*********
sepehr00
13 years ago
ﺑﺮﺍﯾﺖ ﯾﮏ ﺑﻐﻞ ﮔﻨﺪﻡ ، ﺩﻟﯽﺧﺸﻨﻮﺩ ﺍﺯﻣﺮﺩﻡ . ﺑﺮﺍﯾﺖ ﭼﺸﻤﻪ ﺁﺑﯽ ،ﮐﻨﺎﺭﺵﻋﻤﺮ ﺧﻀﺮﯾﺎﺑﯽ . ﺑﺮﺍﯾﺖ ﯾﮏﺑﻐﻞ ﻣﺮﯾﻢ ،ﮐﻪ ﻣﺴﺖ ﺍﺯﻣﯽ ﺷﻮﯼﻫﺮﺩﻡ . ﺑﺮﺍﯾﺖﻗﺪﺭﺕ ﺁﺭﺵ ، ﮐﻪﺩﺷﻤﻦ ﺭﺍ ﺯﻧﯽ ﺁﺗﺶ .ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺳﻔﺮﻩﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ، ﺣﻼﻝ ﻭ ﭘﺎﮎﻭﺁﻣﺎﺩﻩ .ﺑﺮﺍﯾﺖ ﯾﮏ ﻏﺰﻝ ﺍﺣﺴﺎﺱ ،ﺩﻭﺑﯿﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﻋﻄﺮﯾﺎﺱ .. ﺑﺮﺍﯾﺖﻫﺮﭼﻪﺧﻮﺑﯽ ﻫﺴﺖ ، ﺻﻤﻴﻤﺎﻧﻪﺩﻋﺎﻛﺮﺩﻡ .....¤¤¤¤
sepehr00
13 years ago
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻋﺰﯾﺰﯼ ﮐﻪ ﺍﯾﻦﻣﮑﺘﻮﺏﺭﺍﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﻭ ﺭﺍﺑﺮﺑﺎﻝﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﺶ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺍﺭ؛ﺑﺎﺭﺍﻟﻬﺎ ﺍﻭﺭﺍﺩﺭﯾﺎﺏ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽﻟﺤﻈﺎﺕ؛ ﻣﺒﺎﺩﺍﺧﺴﺘﻪﺷﻮﺩ!ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﻮﺩ!!ﻭ ﯾﺎ ﻏﻢﺑﺒﯿﻨﺪ !! ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺳﺮﺷﺎﺭﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﻦﻭﺁﻧﭽﻪﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥﻋﻄﺎ ﻣﯿﮑﻨﯽﺑﻪﺍﻭﻋﻄﺎ ﮐﻦ(.ﺁﻣﯿﻦ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ )¤¤¤¤¤¤
sepehr00
13 years ago
دنيا كه شروع شد زنجير نداشت خدا دنياي بي زنجير آفريد . آدم بود كه رنجير را ساخت و شيطان كمكش كرد . دل زنجير شد عشق زنجير شد و دنيا پر از رنجير شد و آدمها همه ديوانه زنجيري . خدا دنياي بي زنجير مي خواست نام دنياي بي زنجير اما بهشت است .
امتحان آدم همينجا بود دستان شيطان از زنجير پر بود . خدا گفت زنجيرت را پاره كن . شايد نام زنجير تو عشق است .
يك نفر زنجيرش را پاره كرد . نامش را مجنون گذاشتند . مجنون اما نه ديوانه بود و نه زنجيري . اين نام را شيطان بر او گذاشت . شيطان آدم را در زنجير مي خواست . ليلي مجنون را بي زنجير مي خواست . ليلي مي دانست خدا چه مي خواهد . ليلي كمك كرد تا مجنون زنجيرش را پاره كند . ليلي زنجير نبود ليلي نمي خواست زنجير باشد .
ليلي ماند زيرا ليلي نام ديگر آزادي است.
KHAN086
13 years ago
Hi, dear, frndship
sabametaliyer
13 years ago
salam dustan bebakhshid man ziyad nemiyam inja age dir javabetuno midam sharmande bye
sepehr00
13 years ago
سلام خوبی
asifmas333
13 years ago
Hai,
sepehr00
13 years ago
به اونی که خیلی دوستش دارم
آمدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد / عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد

آمدم تا از سر دلتنگی ام گریه تلخی در آغوشت کنم اما نشد

نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم سعی کردم فراموشت کنم اما نشد . . .


sepehr00
13 years ago
to mesle oun gole sorkhi ke gozashtam laye daftar mesle taghdir mesle ghesmat mesle almasi ke hichki vase oun nazashte ghimat
jhuygtrf
13 years ago
سلام.
شما از داخل ایران میایی اینجا؟
چجوری با چی؟
Browse Pages:< Previous 1 2 3 4 5 6 Next > 
-
Loading content
There is a problem with loading the content.